برنامهریزی منابع سازمانی (به انگلیسی: Enterprise resource planning) (به اختصار ERP) ، شامل طیف وسیعی از فعالیتهای مختلفی است که به بهبود عملکرد یک سازمان منتهی میشود و تمام دادهها و فرایندهای یک سازمان را در یک سیستم نرمافزاری و در قالب یک بانک اطلاعاتی به صورت پیوسته، منظم و دقیق مدیریت مینماید. این فعالیتهای کاری شامل امور مالی و حسابداری، خرید، مدیریت پروژه، مدیریت ریسک، امور حقوقی عملیاتهای زنجیره تأمین هستند. یک واحد ERP جامع هم شامل مدیریت عملکرد شرکت و نرم افزاری برای کمک به برنامه ریزی، بودجه بندی، پیش بینی و گزارش دهی بر اساس نتایج مالی سازمان است.
به طور ویژهتر، نرمافزارهای برنامهریزی منابع سازمانی به مدیران کمک میکنند تا اطلاعات دقیق، لحظهای و کاملا قابل فهم را از روند کلی در مجموعه کسب کنند. این یعنی سازمانی که از ERP استفاده میکند، چندین قدم از سازمانی که از آن استفاده نمیکند جلوتر خواهد بود.
برای اولین بار، سیستمهایی که ERP را به مردم ارائه میدانند در دهه ۱۹۶۰ راهاندازی شد. این سیستم مربوط به شرکت IBM بود و زمانی که بازخورد به شدت مثبتی از آن گزارش شد، رفته رفته کمپانیهای بزرگ به این فکر افتادند تا آنها هم از این سیستمها استفاده کنند. البته نسخه ابتدایی برنامهریزی منابع سازمانی، صرفا به مدیریت کالاهای انبار خلاصه میشد، اما در آپدیتهای بعدی، سیستمهای حسابداری، مدیریت منابع انسانی و… نیز به آن افزوده شد.
حضور هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ را نیز میتوان انقلابی بزرگ در این سیستمها دانست چرا که امروزه به کمک هوش مصنوعی، ERPهای موجود برای استفاده، تقریبا بینقص هستند. این یعنی تصمیمگیرندگان و مسئولان یک سازمان، به جای تمرکز بر روی مسائلی که با این سیستم قابل پیگیری و حل هستند، زمان خود را به مدیریت مسائل مهمتری از جمله حدود بودجه و سوددهی، نیروی کار و روند کلی پیشرفت پروژهها، اختصاص دهند.
ارزش سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمانی در دنیای کسب و کار امروزی غیرقابل انکار است. از آنجا که دادهها و فرایندهای شرکتی روی سیستمهای ERP قرار گرفته پس کسب و کارها میتوانند دپارتمانهای مجزا را با هم هماهنگ کنند. در نتیجه گردش کار را بهبود دهند که در نهایت باعث صرفه جویی زیادی در فرایند درآمدزایی میشود. برخی از مزایای کاری این سیستم به شرح زیر است:
موارد زیر از مزایای ERP هستند:
موارد زیر از معایب ERP هستند:
علت اصلی وجود عیب برای این سیستم، عدم بودجه کافی برای تهیه یک ERP خوب است. همین مساله سبب میشود مدیران کارایی لازم را از سیستم دریافت نکرده و در نتیجه، به جای داشتن اطلاعات مفید، دائما در حال پیگیری رفع باگهای نرمافزارها باشند. از این رو توصیه میشود، اگر سازمان شما به برنامهریزی منابع سازمانی توسط سیستم دارد، لطفا تحقیقات لازم را پیش از فراهم کردن آن انجام دهید.
در نتیجه میتوان گفت پیاده سازی سامانه ERP می تواند باعث بهبود عملکرد و رشد سریع سازمان گردد، اما پیاده سازی این نرم افزار یکی از چالش برانگیزترین مباحث یک سازمان می باشد
متاسفانه خیر! اما میتواند درصد ابتلا به شکست را به راحتی کاهش دهد. به عبارت دیگر، اگر بدون ERP سازمان شما احتمال ۸۰ درصد شکست در یک پروژه بسیار سودآور را داشته باشد، با وجود ERP این نرخ به ۲۰ درصد میرسد. دلیل این موضوع این است که برنامهریزی مناب سازمانی مهم است، اما همه چیز نیست.
اگر نیروهای ناکارامد، آموزش ندیده و غیرحرفهای در تیم دارید، باید بدانید بخش زیادی از این ۲۰ درصد احتمال شکست، به دلیل ریسکهایی است که آنها برایتان ایجاد میکند. بخش کوچکی از این ۲۰ درصد هم استراتژیهای غلط یا ظهور یک رقیب به مراتب قدرتمندتر اختصاص مییابد. در مجموع، نرخ شکست، با در نظر گرفتن بهترین حالات، باز هم صفر نمیشود! پس تلاش کنید به جای از بین بردن کامل نرخ شکست که امری غیرممکن است، به کمک برنامهریزی منابع سازمانی، آن را به صفر نزدیک کنید، که امری کاملا ممکن است.